تا به كي شور و شرر برپا كني
عاشق آشفته را رسوا كني
سرمه بر چشمان چون ماهت كشي
در دل عشاق ره پيدا كني
اي كه چون خواب و خيالي در برم
از چه رو ترك دل شيدا كني
هر زمان خواهان وصلت مي شويم
با غمت سوزان دل ما را كني
آن چنان بالا بلندي سروناز
سر به هر كسي بالا كني
از مي وصلت سخنها گفته اي
مي چشاني؟ يا كه خون دلها كني
عاشقت را وعده اي دادي تو دوش
از چه آن را دلبرا ، حاشا كني