گلچین اشعار ناب، مطالب عمومی، علمی و آموزشی
|
دو شنبه 8 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 237 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
من نگـویم که مـرا از قفس آزاد کنیـد
قفسم برده به باغـی و دلـم شاد کنیـد
فصل گل میگذرد همنفسان بهـر خـدا
بنشینـید به باغــی و مــرا یـاد کنیـد
عندلیبان گل سوری به چمن کـرد ورود
بهر شاد باش قدومش همه فریـاد کنید
یاد از این مـرغ گرفتارکنید ای مـرغان
چو تماشای گـل و لاله و شمشاد کنیـد
هر که دارد ز شما مرغ اسیری به قفس
بـرده در بـاغ و به یاد منش آزاد کنیـد
آشیان من بیچاره اگر سوخت چه بـاک
فکـر ویـران شـدن خانه صیـاد کنیـد
شمع اگر کشته شد از یاد مدارید عجب
یاد پـروانه هستـی شده بـر بـاد کنیـد
بیستون بر سر راه است مبادا از شیرین
خبـری گفته و غمگیـن دل فـرهاد کنید
جور و بیـداد کنـد عمـر جـوانان کوتاه
ای بـزرگـان وطـن بهـر خـدا داد کنید
گـر شد از جـور شما خانـه موری ویران
خانـه خـویش محـال است که آباد کنید
کنـج ویـرانه زنـدان شد اگر سهم بهـار
شکـر آزادی و آن گنــج خـدا داد کنیـد
ملکالشعرای بهار
برچسبها:
قفس ,
باغ ,
دل ,
آشیان ,
صیاد ,
ویران ,
کنج ,
ویرانه ,
زندان ,
سهم ,
بهار ,
ملک الشعرا ,
گنج ,
خدا ,
محال ,
خانه ,
جور و بیداد ,
بیستون ,
شیرین ,
فرهاد ,
شیرین و فرهاد ,
غمگین ,
شمع ,
محراب ,
مرغ ,
اسیر ,
قفس ,
عندلیبان ,
گل ,
چمن ,
شاد باش ,
قدوم ,
فریاد ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
یک شنبه 8 شهريور 1394 ساعت |
بازديد : 611 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
از صحبت مـــردم دل نـاشــاد گـریـزد
چون آهـوی وحشی که ز صیاد گــریزد
پــروا کــند از باده کــشان زاهـد غـافل
چون کـودک نادان که ز استـاد گـریـزد
دریـاب کــه ایام گــل و صبـح جـوانی
چون برق کـند جلوه و چون باد گـریزد
شادی کـن اگـر طالب آسایش خویشـی
کاسودگـــی از خــاطــر ناشاد گریزد
رهی معیری
برچسبها:
رهی معیری ,
رهی ,
معیری ,
شعر ,
اشعار ,
ابیات ,
تک درخت ,
صحبت مردم ,
دل ناشاد ,
آهوی وحشی ,
صیاد ,
باده کشان ,
زاهد غافل ,
زاهد ,
غافل ,
کودک نادان ,
استاد ,
ایام گل ,
صبح جوانی ,
برق ,
باد ,
شادی ,
آسایش ,
آسودگی ,
خاطر ناشاد ,
بهترین اشعار رهی معیری ,
گزیده ای از اشعار ناب رهی معیری ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
چهار شنبه 28 مرداد 1394 ساعت |
بازديد : 2328 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
دوستی با هرکه کردم بلبل نیرنگ بود ظاهرش اهل خلوص و باطنش صد رنگ بود
***
دوستی با هرکه کردم، خصم مادرزاد شـد آشیـان هر جا نمودم، لانه صیـاد شد
آن رفیقی را که با صد خون دل پروردمش عاقبت خنجر کشید و بر سرم جلاد شد
***
رفیق بی وفا را کمتر از دشمن نمیدانم شوم قربان آن دشمن که بویی از وفا دارد
***
برچسبها:
ذوستی ,
نارفیق ,
نیرنگ ,
صد رنگ ,
رفیق بی وفا ,
دشمن ,
وفا ,
خون دل ,
خنجر ,
آشیان ,
لانه ,
صیاد ,
خصم ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد
|
|
|
|