گلچین اشعار ناب، مطالب عمومی، علمی و آموزشی
حرف منّت نیست اما صد برابر پس گرفت...
سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت | بازديد : 452 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود

عقل سرپیچیده بود از آنچه دل فرموده بود

 

عقل با دل رو به رو شد صبح دلتنگی بخیر

عقل برمی گشت راهی را که دل پیموده بود

 

عقل کامل بود، فاخر بود، حرف تازه داشت

دل پریشان بود، دل خون بود، دل فرسوده بود

 

عقل منطق داشت، حرفش را به کرسی می نشاند

دل سراسر دست و پا می زد، ولی بیهوده بود

 

حرف منّت نیست اما صد برابر پس گرفت

گردش دنیا اگر چیزی به ما افزوده بود

 

من کی ام؟! باغی که چون با عطر عشق آمیختم

هر اناری را که پروردم به خون آلوده بود

 

ای دل ناباور من دیر فهمیدی که عشق

از همان روز ازل هم جرم نابخشوده بود

فاظل نظری

***

تک درخت

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


آن کشته که بردند به یغما کفنش را
یک شنبه 11 مهر 1395 ساعت | بازديد : 283 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

آن کشته که بردند به یغما کفنش را

تیر از پی تیر آمد و پوشاند تنش را

خون از مژه می‌ریخت به تشییع غریبش

آن نیزه که می‌برد سر بی‌بدنش را

پیراهنی از نیزه و شمشیر به تن کرد

با خار عوض کرد گل پیرهنش را

زیباتر از این چیست که پروانه بسوزد

شمعی به طواف آمده پرپر زدنش را

آغوش گشاید به تسلای عزیزان

یا خاک کند یوسف دور از وطنش را

خورشید فروزان شده در تیرگی شام

فاضل نظری



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


با پرچم سفید به پیکار می‌رویم
شنبه 10 مهر 1395 ساعت | بازديد : 268 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

بی‌لشگریم؛ حوصله‌ی شرح قصه نیست 

فرمانبریم؛ حوصله‌ی شرح قصه نیست

با پرچم سفید به پیکار می‌رویم 

ما کمتریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست 

فریاد می‌زنند؛ ببینید و بشنوید 

کور و کر یم! حوصله‌ی شرح قصه نیست 

تکرار نقش کهنه‌ی خود در لباس نو 

بازیگریم! حوصله‌ی شرح قصه نیست 

آیینه‌ها به دیدن هم خو گرفته‌اند 

یکدیگریم! حوصله‌ی شرح قصه نیست

همچون انار خون‌دل از خویش می‌خوریم 

غم پروریم! حوصله‌ی شرح قصه نیست

آیا به راز گوشه‌ی چشم سیاهِ دوست

پی می‌بریم؟! حوصله‌ی شرح قصه نیست...

فاضل نظری

  

تک درخت

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


مپرس از من چرا در پیله‌ی مهر تو محبوسم
جمعه 2 مهر 1395 ساعت | بازديد : 257 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

 

 

همین عقلی که با سنگ حقیقت خانه می‌سازد

زمانی از حقیقت‌های ما افسانه می‌سازد

*** 

سر مغرور من، با میل دل باید کنار آمد

که عاقل آن کسی باشد که با دیوانه می‌سازد

 ***

مرنج از بیش و کم چشم از شراب این و آن بردار

که این ساقی به قدر «تشنگی» پیمانه می‌سازد

 ***

مپرس از من چرا در پیله‌ی مهر تو محبوسم

که عشق از پیله‌های مرده هم پروانه می‌سازد

***

به من گفت ای بیابان گرد غربت! کیستی؟ گفتم:

پرستویی که هر جا می‌نشیند لانه می‌سازد

***

مگو شرط دوام دوستی دوری‌ست، باور کن

همین یک اشتباه از آشنا بیگانه می‌سازد

 

 

فاضل نظری

  

تک درخت

 

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


در آسمان خبری از ستاره‌ی من نیست
جمعه 2 مهر 1395 ساعت | بازديد : 272 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

نفس کشیدم و گفتی زمانه جان‌کاه است

نفس نمی‌کشم! این آه از پی آه است

***

در آسمان خبری از ستاره‌ی من نیست

که هر چه بخت بلند است، عمر کوتاه است

***

به جای سرزنش من به او نگاه کنید

دلیل سر به هوا گشتن زمین، ماه است

***

شب مشاهده‌ی چشم آن کمان ابروست

کمین کنید رقیبان سر بزنگاه است

***

اگر نبوسم حسرت، اگر ببوسم شرم

شب خجالت من از لب تو در راه است

فاضل نظری

  

تک درخت

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


طوافم لحظه دیدار چشمان تو باطل شد
پنج شنبه 1 مهر 1395 ساعت | بازديد : 298 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

به دریا می‌زنم، شاید به سوی ساحلی دیگر

مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر

***

من از روزی که دل بستم به چشمان تو می‌دیدم

که چشمان تو می‌افتند دنبال دلی دیگر

 ***

به هر کس دل ببندم بعد از این خود نیز می‌دانم

به جز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر

 ***

من از آغاز در خاکم نمی از عشق می‌بینم

مرا می‌ساختند ای کاش، از آب و گلی دیگر

 ***

طوافم لحظه دیدار چشمان تو باطل شد

من اما همچنان در فکر دور باطلی دیگر

 ***

به دنبال کسی جامانده از پرواز می‌گردم

مگر بیدار سازد غافلی را، غافلی دیگر

فاضل نظری

 

تک درخت

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت
چهار شنبه 31 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 254 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی

کو رفیق راز داری؟ کو دل پرطاقتی؟

شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت

شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی

تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد، مست شد

غنچه‌ای در باغ پرپر شد ولی کو غیرتی؟

گریه می‌کردم که زاهد در قنوتم خیره ماند

دور باد از خرمن ایمان عاشق آفتی

روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت

کاش بر آیینه بنشیند غبار حسرتی

بس‌که دامان بهاران گل به گل پژمرده شد

باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی

من کجا و جرأت بوسیدن لب‌های تو

آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی

 

فاضل نظری

تک درخت

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


چنان که از قفس هم دو یا کریم به هم- فاضل نظری
چهار شنبه 31 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 322 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

چنان که از قفس هم دو یا کریم به هم

از آن دو پنجره ما خیره می‌شدیم به هم 

 ***

به هم شبیه، به هم مبتلا، به هم محتاج

چنان دو نیمه‌ی سیبی که هر دو نیم به هم

 ***

من و توایم دو پژمرده گل میان کتاب

من و توایم دو دلبسته از قدیم به هم

 ***

شبیه یکدگریم و چقدر دل‌گیر است

شبیه بودن گل‌های بی‌شمیم به هم

 ***

من و تو رود شدیم و جدا شدیم از هم

من و تو کوه شدیم و نمی‌رسیم به هم

 ***

بیا شویم چو خاکستری رها در باد

من و تو را برساند مگر نسیم به هم

 

 

فاضل نظری

 

تک درخت

 

 

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


بیا پیمان ببندیم از جهان هم جدا باشیم
چهار شنبه 31 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 349 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

به شهر رنگ ها رفتیم گفتی زرد نامرد است
اگر رنگی تو را در خویش معنا کرد نامرد است

***
تو تصویر منی یا من در این آیینه تکرارم؟
جهان آیینه
ی جادوست زوج و فرد نامرد است

***
چه قدر از عقل می
پرسی چه قدر از عشق میخوانی
از این باز آی نااهل است از آن برگرد نامرد است

***
نه سر در عقل می‌بندم نه دل در عشق می‌بازم
که این نامرد بی‌درد است و آن پر درد نامرد است

***

بیا پیمان ببندیم از جهان هم جدا باشیم

از این پس هر که نام عشق را آورد، نامرد است

فاضل نظری



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


ای رفته کم‌کم از دل و جان، ناگهان بیا
سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 275 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

  ای رفته کم‌کم از دل و جان، ناگهان بیا

مثل خدا به یاد ستمدیدگان بیا

قصد من از حیات، تماشای چشم توست

ای جان فدای چشم تو؛ با قصد جان بیا

چشم حسود کور، سخن با کسی مگو

از من نشان بپرس ولی‌ بی‌نشان بیا

ایمان خلق و صبر مرا امتحان مکن

بی‌ آنکه دلبری کنی از این و آن بیا

قلب مرا هنوز به یغما نبرده‌ای

ای راهزن دوباره به این کاروان بیا

فاضل نظری

  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

تک درخت



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


جهان بی‌عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار
سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 277 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

نمی‌داند دل تنها میان جمع هم تنهاست

مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست

***

تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من

خودش از گریه‌ام فهمید مدت‌هاست، مدت‌هاست

***

به جای دیدن روی تو در خود خیره‌ایم ای عشق

اگر آه تو در آیینه پیدا نیست عیب از ماست

***

جهان بی‌عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار

اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد این‌جاست

***

من این تکرار را چون سیلی امواج بر ساحل

تحمل می‌کنم هر چند جان‌کاه است و جانفرساست

***

در این فکرم که در پایان این تکرار پی در پی

اگر جایی برای مرگ باشد، زندگی زیباست

 فاضل نظری

  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

تک درخت

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست
دو شنبه 29 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 264 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

مرا بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را

 فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را 

***

نسیم وصل وقتی بوی گل می‌داد حس کردم 

که این دیوانه پرپر می‌کند یک روز گل‌ها را

 ***

خیانت قصه تلخی است اما از که می‌نالم 

خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را 

***

خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست

نباید بی‌وفایی دید نیرنگ زلیخا را

 ***

کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست

چرا آشفته می‌خواهی خدایا خاطر ما را

 ***

نمی‌دانم چه افسونی گریبان گیر مجنون است

که وحشی می‌کند چشمانش آهوان صحرا را

 ***

چه خواهد کرد با ما عشق پرسیدیم و خندیدی

فقط با پاسخت پیچیده‌تر کردی معما را

 

 فاضل نظری

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

تک درخت

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


نشد از یاد برم خاطره‌ی دوری را
دو شنبه 29 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 413 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

 

  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

من چه در وهم وجودم، چه عدم، دلتنگم

از عدم تا به وجود آمده‌ام، دلتنگم

***

روح از افلاک و تن از خاک، در این ساغر پاک

از درآمیختن شادی و غم دلتنگم

 ***

خوشه‌ای از ملکوت تو مرا دور انداخت

من هنوز از سفر باغ اِرم دلتنگم

 ***

ای نبخشوده گناه پدرم، آدم، را

به گناهان نبخشوده قسم، دلتنگم

***

باز با خوف و رجا سوی تو می‌آیم من

دو قدم دلهره دارم، دو قدم دلتنگم

 ***

نشد از یاد برم خاطره‌ی دوری را

باز هم گرچه رسیدیم به هم دلتنگم

 

فاضل نظری

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 

تک درخت

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


شاید از اول نباید عاشق هم می‌شدیم
جمعه 27 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 312 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

پشت روز روشنم، شام سیاهی دیگر است

آنچه آن را کوه خواندم، پرتگاهی دیگر است

 ***

شاید از اول نباید عاشق هم میشدیم

این درست اما جدایی اشتباهی دیگر است

***

در شب تلخ جدایی عشق را نفرین مکن

این قضاوت انتقام از بیگناهی دیگر است

***

روزگاری دل سپردنها دلیل عشق بود

اینک اما دل بریدنها گواهی دیگر است

***

درد دل کردن برای چشم ظاهربین خطاست

آنچه با آیینه خواهم گفت آهی دیگر است

فاضل نظری

تک درخت

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


ای زندگی بردار دست از امتحانم
جمعه 26 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 292 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

ای زندگی بردار دست از امتحانم

چیزی نه می‌دانم نه می‌خواهم بدانم

دلسنگ یا دلتنگ، چون کوهی زمین‌گیر

از آسمان دلخوش به یک رنگین‌کمانم

کوتاهی عمر گل از بالانشینی‌ست

اکنون که می‌بینند خارم، در امانم

دلبسته‌ی افلاکم و پابسته‌ی خاک

فواره‌ای بین زمین و آسمانم

آن روز اگر خود بال خود را می‌شکستم

اکنون نمی‌گفتم بمانم یا نمانم

قفل قفس باز و قناری‌ها هراسان

دل‌کندن آسان نیست! آیا می‌توانم؟

فاضل نظری

تک درخت



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


تیرم به خطا می رود اما به هدر، نه
جمعه 26 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 265 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

من خود دلم از مهر تو لرزید، وگرنه

تیرم به خطا می رود اما به هدر، نه

دل خون شده وصلم و لب‌های تو سرخ است

سرخ است ولی سرخ‌تر از خون جگر، نه

با هرکه توانسته کنار آمده دنیا

با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!

بد خلقم و بد عهد زبانبازم و مغرور

پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟

یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد

یک بار دگر، بار دگر، بار دگر... نه

 

فاضل نظری

تک درخت



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


قصد من از حیات، تماشای چشم توست
جمعه 26 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 298 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

ای رفته کم‌کم از دل و جان، ناگهان بیا

مثل خدا به یاد ستمدیدگان بیا

قصد من از حیات، تماشای چشم توست

ای جان فدای چشم تو؛ با قصد جان بیا

چشم حسود کور، سخن با کسی مگو

از من نشان بپرس ولی‌ بی‌نشان بیا

ایمان خلق و صبر مرا امتحان مکن

بی‌آن‌که دلبری کنی از این و آن بیا

قلب مرا هنوز به یغما نبرده‌ای

ای راهزن دوباره به این کاروان بیا

فاضل نظری

تک درخت



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


بستن زلف رها سنگدلی می‌خواهد
جمعه 26 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 291 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

بستن زلف رها سنگدلی می‌خواهد

دل شکستن همه‌جا سنگدلی می‌‌خواهد

چون دلت حال مرا دید نپرسید چرا

عشق بی‌چون‌ و‌ چرا سنگدلی می‌‌خواهد

تو هم ای بخت، ملامتگر ما باش، ولی

سرزنش کردن ما سنگدلی می‌خواهد

کوه بودم همه‌ی عمر و نمی‌‌دانستم

راه بستن به صدا، سنگدلی می‌خواهد

رود یک عمر مرا گفت بیا تا دریا

سنگ ماند به خدا سنگدلی می‌خواهد

کربلا آمد و من حرّ گرفتار، بیا

دل ندادن به بلا سنگدلی می‌‌خواهد

فاضل نظری


تک درخت

 

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


این چیست که چون دلهره افتاده به جانم
جمعه 26 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 316 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

این چیست که چون دلهره افتاده به جانم

حال همه خوب است، من اما نگرانم

***

در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر

مثل خوره افتاده به جانم که بمانم

 ***

چیزی که میان تو و من نیست غریبی است

صد بار تو را دیده‌ام ای غم به گمانم؟

***

انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت

اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم

***

از سایه‌ی سنگین تو من کمترم آیا؟

بگذار به دنبال تو خود را بکشانم

***

ای عشق، مرا بیش‌تر از پیش بمیران

آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم

 

فاضل نظری

تک درخت

 



|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 1
|
مجموع امتياز : 1


یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
پنج شنبه 25 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 305 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند 

تا کاج جشن‌های زمستانی‌ات کنند

پوشانده‌اند صبح تو را ابرهای تار

تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند

یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند

 این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند

ای گل گمان مبر به شب جشن می‌روی 

شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست

ازنقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست

گاهی بهانه است که قربانی‌ات کنند

 

فاضل نظری

تک درخت

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


عشق است و گفته‌اند که یک قصه بیش نیست
پنج شنبه 25 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 280 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

هرگاه یک نگاه به بیگانه می‌کنی

خون مرا دوباره به پیمانه می‌کنی

 ***

ای آن‌که دست بر سر من می‌کشی، بگو

فردا دوباره موی که را شانه می‌کنی؟

*** 

گفتی به من نصیحت دیوانگان مکن

باشد، ولی نصیحت دیوانه می‌کنی

*** 

ای عشق سنگدل که به آیینه سر زدی

در سینه‌ی شکسته‌دلان خانه می‌کنی؟

***

بر تن چگونه پیله ببافم که عاقبت

چون رنگ رخنه در پر پروانه می‌کنی

 ***

عشق است و گفته‌اند که یک قصه بیش نیست

این قصه را به مرگ خود افسانه می‌کنی

 

فاضل نظری



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


خودت بخواه که این انتظار سر برسد
پنج شنبه 25 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 309 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست

ببار ابر بهاری، ببار... کافی نیست

***

چنان که یخ‌زده تقویم‌ها، اگر هر روز

هزار بار بیاید بهار، کافی نیست

***

به جرم عشق تو باشد که آتشم بزنند

برای کشتن حلاج، دار کافی نیست

***

گل سپیده به دشت سپید می‌روید

سپیدبختی این روزگار کافی نیست

***

خودت بخواه که این انتظار سر برسد

دعای این همه چشم انتظار کافی نیست


فاضل نظری

 



|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 1
|
مجموع امتياز : 1


در غلغله جمعی و تنها شده‌ای باز
چهار شنبه 24 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 331 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

هر روز، جهان است و فرازی و نشیبی

 

این نیز نگاهی است به افتادن سیبی

 ***

در غلغله جمعی و تنها شده‌ای باز

آن قدر که در پیرهنت نیز غریبی

***

آخر چه امیدی به شب و روز جهان است

باید همه عمر خودت را بفریبی

 ***

چون قصه آن صخره که از صحبت دریا

جز سیلی امواج نبرده است نصیبی

*** 

آیینه تاریخ تو را درد شکسته است

اما تو نه تاریخ‌شناسی نه طبیبی

  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

فاضل نظری

 

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


خانه‌ی قلبم خراب از یکه تازی‌های توست
چهار شنبه 24 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 253 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

خانه‌ی قلبم خراب از یکه تازی‌های توست
عشق‌بازی کن که وقت عشق‌بازی‌های توست

***

چشم خون، حال پریشان، قلب غمگین، جان مست
کودکم دستم پر از اسباب‌‌بازی‌های توست

***
تا دل مشتاق من محتاج عاشق بودن است
دلبری کردن یکی از بی‌نیازی‌های توست

***
قصه‌ی شیرین نیفتاده است هرگز اتفاق
هر چه هست ای عشق از افسانه‌سازی‌های توست

***
میهمان خسته‌ای داری، در آغوشش بگیر
امشب ای آتش، شب مهمان‌نوازی‌های توست

 

فاضل نظری



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


پلنگ سنگی دروازه‌‌های بسته شهرم
چهار شنبه 24 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 251 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

پلنگ سنگی دروازه‌‌های بسته شهرم

 مگو آزاد خواهی شد که من زندانی دهرم

 

 تفاوت‌های ما بیش از شباهت هاست باور کن

تو تلخی شراب کهنه‌ای من تلخی زهرم

 

مرا ای ماهی عاشق رها کن فکر کن من هم

یکی از سنگ‌های کوچک افتاده در نهرم

 

کسی را که برنجاند تو را، هرگز نمی‌بخشم

تو با من آشتی کردی ولی من با خودم قهرم

 

تو آهوی رهای دشت‌های سبزی اما من

پلنگ سنگی دروازه‌های بسته شهرم

 

فاضل نظری



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

موضوعات
تبادل لينک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تک درخت و آدرس lonetree.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سايت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 777
:: کل نظرات : 19

آمار کاربران

:: افراد آنلاين : 1
:: تعداد اعضا : 10

کاربران آنلاين


آمار بازديد

:: بازديد امروز :
:: بارديد ديروز :
:: بازديد هفته :
:: بازديد ماه :
:: بازديد سال :
:: بازديد کلي :
منوي کاربري


عضو شويد


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشي رمز عبور؟

عضويت سريع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری